50تا جوک !
پیغام مدیر :
با سلام خدمت شما بازديدكننده گرامي ، خوش آمدید به سایت من . لطفا براي هرچه بهتر شدن مطالب اين وب سایت ، ما را از نظرات و پيشنهادات خود آگاه سازيد و به ما را در بهتر شدن كيفيت مطالب ياري کنید.
50تا جوک !
نوشته شده در پنج شنبه 20 آذر 1393
بازدید : 271
نویسنده : AmirHossein22

يکي از فانتزيام هم اينه که ازدواج کنم، بچه دار شم، بچم دختر باشه،

اسمش رو بذارم گيتا ، 
بعد با زنم دعوا کنم ، 
جول و پلاسش رو که خواست جمع کنه بره خونه باباش. . .

.
.
.
..
.
.
.
.
بهش بگم هر چي مي خواي ببري ببر، گيتارو با خودت نبر! خخخخ




قبض موبايلمو به بابام فوروارد کردم آخرشم نوشتم بوووووس!!!
بابام بهم اس داد:
اون بوسو پاک کن قبضتو بفرس واسه اون پدر سگي که باهاش حرف ميزدي!!! :)




رفتم مغازه دوستم ،ديدم يه دختر شاكي اومد تو،لپ تابشو كوبيد روميز،به فروشنده گفت كه لپ تابتون خرابه من اينو نميخوام 
فروشنده:چرا؟ 
دختره:من نميتونم اطلاعات لب تاب قديميم وروي اين بريزم!
فروشنده:خانم امكان نداره ،ميشه لطفا اين كارو جلوي من انجام بدين؟
دختره لپ تابشو روشن كرد ،يه موس هم از كيفش درآورد
روي فايل مورد نظرش باموس راست كليك كردو cut روانتخاب كرد 
موس رو از اون لب تاب جدا كرد.
بعدش با دقت موس وبرداشت وبه لب تاب جديده وصل كرد.دوباره راست كليك كرد واز اونجا paste رو زد!!
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
فروشنده سكته كرد مرد....منم ازبازماندگان حادثه ام:|




مسافرکش بدون مسافر داشته مي رفته، کنار خيابون يه مسافر مرد با قيافه ي مذهبي مي بينهکنار مي زنه سوارش مي کنه. مسافر روي صندلي جلو مي نشينه. يه دقيقه بعد مسافر از راننده تاکسي مي پرسه: آقا منو مي شناسي؟ راننده مي گه: نه… راننده واسه يه مسافر خانم که دست تکون مي داده نگه مي داره و خانمه عقب مي نشينه. مسافر مرد دوباره از راننده مي پرسه: منو مي شناسي؟ راننده مي گه: نه. شما؟ مسافر مرد مي گه: من عزرائيلم. راننده مي گه: برو بابا! اُسکول گير آوردي؟ يهو خانمه از عقب به راننده مي گه : ببخشيد آقا شما دارين با کي حرف مي زنين؟ راننده تا اينو مي شنوه ترمز مي زنه و از ترس فرار مي کنه… بعد زنه و مرده با هم ماشين رو مي دزدند!




سه تا مرد مست سوار تاکسي شدن..
در رو که بستن ، راننده ديد خيلي مستن ، سريع ماشين رو روشن کرد ،بعد زود
خاموش کرد گفت:
مسافران عزيز رسيديم به مقصد..!
مرد اوليه پول ميده پياده ميشه...
مرد دوميه نه تنها پول ميده بلکه تشکر هم ميکنه !
مرد سوميه اما با عصبانيت تمام يه دونه محکم ميزنه تو سر راننده !
راننده ميگه چرا ميزني..؟
اونم ميگه: اينو زدم که درس عبرتي بشه واست از اين به بعد تند نري..!
داشتي هممونو به کشتن ميدادي مرتيکه...!



يه رفيق دارم وقتي تو سانتافه‌اش به دخترا تيکه ميندازه ??% با لبخند جوابشو ميدن..
يه بار اومد تو پرايد من و تيکه انداخت به چند تا دختر خانم …
و تازه اونجا بود که فهميد کچله  ))




بدترين شکستمو وقتي خوردم که…
با عشق و اميد گره هندزفريمو باز کردم ولي…
ديدم گوشيم شارژ نداره…
هنوز کمر راست نکردم!!!




تو کافي شاپ سر قرار دختره داشت زر ميزد و چس کلاس (اولين قرار بود!)
دوستم SMS داد چه خبر؟اوضاع چطوره؟
منم نوشتم خيلي سخته يکي جلوت زر بزنه تو هم مجبور باشي با يه لبخند زورکي تحملش کني و کله تکون بدي بعد اشتباهي سند کردم واسه همين دختره!!!!!!!!!
انقدر هول شدم ميزو داشتم مينداختم تا اس اومد گفتم جون مادرت نخون حالا همه داشتن نگامون ميکردن به خاطر سر و صدا!
بعد خوند چشاش گرد شد!فحشم داد رفت!!!!!!!!!
:|

براش متاسفم که انقدر بي اعصاب بود -_-




يک اقا پسري دوست دخترش را برد توي يک کوچه ميخواست اونو ببوسه دختر بديوار تکيه داده بودوپسرک دستش را کنار سر دختره بديوار گذارده بود و اصرار ميکرد فقط يه بوس جون من يه بوسه فقط...يکمرتبه يکي ازتوايفون دادزد پسر جان دستت راازروي زنگ بردار بيصاحب سوخت من الان ميام پائين صد تا بوس بهت ميدم دستت راازروي زنگ بردار



با بابام نشستيم فيفا بازي مي كرديم،بابام بارسلونا رو برداشته بود . تو بازي يه جا <پيكه> سوتي داد ،بابام عصباني شد داد زد :اَ اَ اَ ه خاك تو سره فلجت ، حيف شكيرا که زن الاغي مث تو شد



معتاده به دختره متلك ميگه: چشات بيشت،لباشت بيشت ،تيپت بيشت...
دختره برمي گرده مي گه: گم شو آشغال...
معتاده ميگه: انژباط شفر..


يه بار با يه بنده خدايي دعوام شد در حد بزن بزن! بعد يهو ديدم وسط دعوا نشست شروع کرد به خنديدن. گفتم واسه چي مي خندي؟گفت چرا وقتي مشت مي زني مثل اين فيلم هنديا صداشم درمياري؟



آقــا يه جا مهمون بودم پيرمرده بعدازهفتاد سال زندگي مشترك زنشو اينجوري صدا ميكرد:عزيزم،زندگيم،عسلم،شيرينم،عجقمممم،خوجکلممم
توي يه فرصت يواشكي ازش پرسيدم رمزعشق و علاقه بين شما بعد از اين همه مدت چيه؟؟
-پيرمرد:ده سالي هست كه اسم اين پتياره رو فراموش كردم اگه بفهمه جِرَم ميده!!!



يه بارممممم ســــــــوار تاکسي شدم جلوو يه دختــــر خانووم نشسته بود
پياده شــد دس کرد تو کيفش
مام اومـــــــديم گفتيم : مهمون ما باش خانوووومي :)
ديـــــدم از تو کـيف يه قبض دراورد داد به رانـنده گف:
" اين قبض و بگير، بابا , وقت برگشتن برو عکسهاي منم از آتليه بگيــــر "
هيچــــــــي ديگه اومـــــدم جمش کنم گفتم:
دخترتون هستن ؟؟؟؟ ماشالا چقد حالت چشــما و فرم صورتشون شبــيه شمــــــــا بود
راننده گف" بيخود شيرين زبونــــــــي نکن ، الان مهمـــــــون کردنو بهت نشون ميـــدم
:|



خواهرم دوستشو آورده خونه مامانم چيزي نميگه ، حالا همين دختر رو اگه من آورده بودم واويلا !!!



يکي از دوستام که متاهله بعد از مدتها تو فيسبوک آنلاين شد بهش مسيج دادم:عن آقا کدوم گوري هستي؟
جواب داد:بابک نيست من خانومش هستم!
خو نکنيد اينکارو آبروي آدم ميره،ديگه اينقدر عاشق بودن و بهم ديگه اطمينان داشتن هم منطقي نيست



دخترا بايد توجه داشته باشن که يکي از شرايط ناز کردن، ناز بودنه!
نميشه زشت باشي و ناز کني! طرف بالا مياره خُــب !.!.! :|




بعضيارو هم انگار توي بچگي‌ سه بار انداختن بالا ، دو بار گرفتن ؛ از بس که مشکل مغزي دارن




فکر اقتصادي خوب زده به سرم :
ميخوام برم خارج يکي از کليه هامو بفروشم دلار بگيرم
بيام هم يه کليه بخرم هم يه بنز کوپه!!



خدايا !
اگه قرار شد دوباره دهخدا زنده بشه ببرش تو زيمباوه اين کارو بکن
چون اگه تو ايران زنده شه با شنيدن الفاظي مثل عجيجم ، عجقم ، بوج
قلفونت ، تيتلتو بخولم و … سکته ميکنه  




اگر تو آمريکا هم قوانين نام‌گذاري شرکتها مثل ايران بود
اسم شرکت اپل مي‌شد :
سيب‌پردازان سيستم‌گستر غرب !




سر جلسه امتحان يه دختره بغل دسته من نشسته بود من ميگي حال کرده بودم گفتم لااقل ?? نگيرم ?? که رو شاخشه خلاصه کلي باهاش هماهنگ کردم که بهت علامت دادم چطور برسونو اين حرفا !
هيچي ديگه تا برگها رو اوردن ديدم بلند شد برگهارو پخش کرد و گفت بچها سرتون تو برگه خودتون باشه



 
به اونايي که عجله دارن فارغ التحصيل شن يادآوري کنم که عزيزم بيرون که کار نيست ، باور کن خونه هم هيچ خبري نيست !
همون دانشگاه بمون حداقل هر کي پرسيد چيکار ميکني بگي دانشجو هستم  




فرق مدرسه و دانشگاه :
اگه به مدرسه دير برسي مجبوري بري نيمکت آخر بشيني . . .
ولي اگه به دانشگاه دير برسي مجبوري بري نيمکت اول بشيني . . .
 




دانشجوي سال اولي : دانشجويي که فکر مي کند با تحصيلات دانشگاهي مي‌ تواند آينده‌ي بهتري براي خودش بسازد .
دانشجوي سال دومي : دانشجويي که فکر نمي‌کند با تحصيلات دانشگاهي بتواند آينده‌ي بهتري براي خودش بسازد !
دانشجوي سال سومي : دانشجويي که مطمئن شده است با تحصيلات دانشگاهي نخواهد توانست آينده‌ي بهتري براي خودش بسازد .
دانشجوي سال چهارمي : دانشجويي که ديگر نه فکر مي‌کند ، نه به چيزي اطمينان دارد و نه آينده‌ي براي خود متصور است .  





طرز نمره گرفتن پسرا و دخترا از استاد مرد :
پسرا : استاد به جون مادرم خرج خونه و دانشگارو خودم ميدم مادرم مريض بابام مرده ? شيفت کار ميکنم واسه همين نتونستم خوب درس بخونم !
 
دخترا : اســـــتـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــاد !!!!





ريزش موهاي خود را به دست خدا بسپاريد

شامپو يـــــد الله !





زن به زرق و برق مي انديشد / مرد به قبض برق مي انديشد

زرق و برق و قبض برق = زر ورق !




سال 1230
مرد: دختره خير نديده من تا نکشمت راحت نمي شم...
زن: آقا حالا يه غلطي کرد ، شما بگذر.نامحرم که خونمون نبوده. حالا اين بنده خدا يه بار بلند خنديده...
مرد: بلند خنديده؟ اين اگه الان جلوشو نگيرم لابد پس فردا مي خواد بره بقالي ماست بخره. نخير نمي شه بايد بکشمش...
-- بالاخره با صحبتهاي زن ، مرد خونه از خر شيطون پياده مي شه و دختر گناهکارشو مي بخشه 
سال 1280
مرد: واسه من مي خواي بري درس بخوني؟ مي کشمت تا برات درس عبرت بشه. يه بار که مُردي ديگه جرات نمي کني از اين حرفا بزني. تو غلط مي کني. تقصير من بود که گذاشتم اين ضعيفه بهت قرآن خوندن ياد بده. حالا واسه من ميخاي درس بخوني؟؟؟
زن: آقا ، آروم باشين. يه وقت قلبتون خداي نکرده مي گيره ها! شکر خورد. ديگه از اين مارک شکر نمي خوره. قول ميده...
مرد( با نعره حمله مي کنه طرف دخترش ): من بايد بکشمت. تا نکشمت آروم نمي شم. خودت بياي خودتو تسليم کني بدونه درد مي کشمت...
-- بالاخره با صحبتهاي زن، مرد خونه از خر شيطون پياده مي شه و دختر گناهکارشو مي بخشه 
سال1330
مرد: چي؟ دانشسرا (همون دانشگاه خودمون)؟ حالا مي خواي بري دانشسرا؟ مي خواي سر منو زير ننگ بوکوني؟ فاسد شدي برا من؟؟ شيکمتو سورفه (سفره) مي کونم...
زن: آقا، ترو خدا خودتونو کنترل کنين. خدا نکرده يه وخ (وقت) سکته مي کنين آ...
مرد: چي مي گي ززززززن؟؟ من اگه اينو امشب نکوشم (نکشم) ديگه فردا نمي تونم جلوي اين فسادو بيگيرم. يه دانشسرايي نشونت بدم که خودت کيف کوني...
-- بالاخره با صحبتهاي زن، مرد خونه از خر شيطون پياده مي شه و دختر گناهکارشو مي بخشه

سال1380
مرد: کجا؟ مي خواي با تکپوش (از اين مانتو خيلي آستين کوتاها که نيم مترم پارچه نبردن و وقتي مي پوشيشون مث جليقه نجات پستي بلندي پيدا مي کنن) و شلوارک (از اين شلوار خيلي برموداها) بري بيرون؟ مي کشمت. من... تو رو... مي کشم...
زن: اي آقا. خودتو ناراحت نکن بابا. الان ديگه همه همينطورين (شما بخونيد اکثرا).
مرد: من... اينطوري نيستم. دختر لااقل يه کم اون شلوارو پائين تر بکش که تا زانوتو بپوشونه. نه... نه... نمي خواد. بدتر شد. همون بالا ببنديش بهتره... 
سال1400
دختر: چي؟ چي گفتي مرتيکه ي ****؟ دارم بهت مي گم ماشين بي ماشين. همين که گفتم. من با الکس قرار دارم ماشينم مي خوام. ميخواي بري بيرون پياده برو...
باباه:جيکش در نمي ياد... 
زن: دخترم. حالا بابات يه غلطي کرد. تو اعصاب خودتو خراب نکن. لاک ناخنت مي پره. آروم باش عزيزم. رنگ موهات يه وقت کدر مي شه آ مامي. باباتم قول مي ده ديگه از اين حرفا نزنه...
-- بالاخره با صحبتهاي زن، دخترخونه از خر شيطون پياده مي شه و باباي گناهکارشو مي بخش 






فکرشو بکن اگر ميشد چي ميشد!!!!!؟؟؟؟
همسر دلخواهت رو از بين گزينه هاي موجود دانلود کني؟
چشم و مغز و قلبمون يه جلسه تشکيل بدن تکليفشونو با ما روشن کنن.
شب خواب ببيني که يک ماه داري ميري سر کار ،صبح که بيدار شدي حقوقشو بگيري.
پشه ها به جاي اينکه خونمون رو بمکن ، ميومدن چربي هاي اضافه بدنمون رو مي مکيدن.
آخر شبها رفتگرا سوار جاروهاشون بشن برن خونه.
… موهات”فر”باشه ، روش پيتزا بپزي
بوق زدن ممنوع باشه ماشينتو بذاري رو ويبره.
زنگ بزني آژانس بين المللي انرژي اتمي، بگي يه ماشين مي خوام.
راديو رو روي يه موج سه متري تنظيم مي کردي مي رفتي موج سواري.
ماهي از آب در بياد تو ساحل سيگارشو بکشه برگرده تو آب.
تو مطب نفر قبل از تو که ميره تو اطاق دکتر، بري در بزني بگي زود باش.
حراست دانشگاه دم در با دقت نگات کنه ، اشکالاي آرايشيتو بگه ، برات درسش کنه.لوازم آرايش بهت قرض بده ، يادت بده چجور آرايشي بهت مياد …؟
هر پشه اي وارد خونه ات بشه در جا تبديل شه به يه تراول ?? تومني !؟
تو باغچه خونه ت درخت پيتزا داشتي !؟
توي کُشتي حريفتو خاک کني يه فاتحه هم بخوني بري.
رو مانيتورت مگس بشينه، با موس بگيريش، بندازيش تو ريسايکل بين !؟
با پرگار مثلث بکشي!؟
تو گوگل سرچ مي کردي “نيمه گم شده ي من” عکساشو واست مي آورد راحت پيداش مي کردي!!!؟
شامپو ضدِ شوره بخوري ، دلشوره هات تموم بشه…؟
روي راديو، تور بکشي بشه رادياتور.
يکم از هواي اطراف وايرلستو بکني توي کيسه. هر وقت اينترنت نداشتي يه سيم بندازي توش استفاده کني.
درخت خرما و گردو رو پيوند بزني. خرما گردوئي بده !؟
رگ قلبت بگيره به جاي اينکه بالون بزنن پاراگلايدر بزنن.
 واسه کاردستي مدرسه يه ساختمون هشت طبقه ي ?? واحدي اسکلت فلزي ببري.
يه دختر رو برات نشون کنند با سنگ بزنيش.
بري مکه به جاي سنگ زدن به شيطون يه چاقو در بياري بکني تو شکمش خيال همه رو راحت کني..




واقعاً چرا مجرياي برنامه کودک همشون خاله‌ان ؟
چرا هيچوقت عمه‌ها مجري برنامه‌هاي کودک نميشن !؟




صبح رفتم تيغ ژيلت فيوژن بخرم ؛ فروشنده گفت :
بسته ي چهار تاييش 50 هزار تومن …!!!
هيچي ديگه … رفتم رساله رو ورق زدم ،
ديدم نوشته : المَحاسِنُ زينَتُ الرَجُل!





رفتم دستشويي عمومي در ميزنم ميگم يکم سريع تر. ميگه شمام دستشويي داري؟
پـَـَـ نــه پـَـَــــ اومدم ببينم شما کم و کسري نداري ؟



پيام نور اي سراي دردمندان
    سراي منطق وتسليم وعرفان
    در آنجا يافت گردد هر چه خواهي
    ز شير مرغ تا جان يک انسان
    کتاب هايت سراسر علم و دانش
    که دارد اشتباهاتي فراوان ..
    چو ويرايش کنند هر ترم آن را
    خطاهائي شود افزوده بر آن ..!؟
    اينجا رو ساختنش برا دانشگاه
    کي گفته اينجا بوده بيمارستان
    دانشجويان تو از هر دياري...
    مي آيند داخل تو از دل و جان!!!




محققان ايراني بر اين باورند که 132495749 ايراني مبتلا به تنبلي هستند، چون حتي اين شماره رو کامل نمي خونن.!





رويِ ابر نوشتم دوستَتـــ دارم ،باران باريد ،پرسيدم تعبيرش چيست؟

گفت: يعني بشاش تو اين حرفا ::)))..




من و دوست دخترم :

-سلام عزيزم

+ سلام

-عزيزم من هرکار ميکنم نميتونم برم تو سايت دانشگاه نمره‌مو ببينم.به نظرت چي شده؟

+ مرورگرت اينترنت اکسپلورره؟

-نه فک کنم Adsl باشه

+ عزيزم مرورگر که اون نيست.

منظورم اينه وقتي کانکت ميشي با چي ميري تو صفحه‌اي چيزي؟

-آها خوب با اينترنت ديگه

+ وااااا! منظورم اينه رو چي کيليک ميکني؟

-خوب از اول بگو. رو دسکتاپ!

+ :| فک کنم کامپيوترت خراب شده بايد يکي ديگه بخري.خدافظ





دارم تو کوچه راه ميرم يه خانمه با ماشين رفت تو چاله آب پاشيد همه صورتم و

لباسام خيس شد، وايساده ميگه واي خيس شديد ؟

گفتم:نه ديدم يه خانم محترمي مثل شما رانندگي ياد گرفته...اينا اشک شوقه!




يه شب ساعت 9 بارون وحشتناکي ميباريد، دوس پسرم زنگ زد گفت:

همين الآن پياده بيا ونک منم ميام، هرکي بيشتر خيس شده بود اون عشقش بيشتره

هيچي ديگه منم توي سايت بودم يادم رفت،

طفلک نميدونم سرماخوردگيش خوب شده يا نه آخه دو ساله نديدمش :)))




بابام امروز خيلي ساکت و ناراحت اومد خونه

سرش پايين بود

مامانم گفت چيزي شده؟

چرا انقدر ناراحتي؟

بابام گفت چيزي نيست برو لباس تيره هامو بيار ترجيحا مشکي باشه

مامانم گفتي چيي؟؟؟؟ مشکي چرا؟ چي شده به من بگوووووووووووو

بابام گفت اروم باش مرگ حقه نبايد خودتو اذيت کني برا همه پيش مياد عمه خدابيامرزت

عمر خودشو کرده بود انشالا بهشت جاش باشه

يهو مامانم داد زد گفتتتتتتتتتتتتتت نهههههههههههه خداياااااااا چرا اخهههه

من پس فردا نوبت ارايشگاه داشتم چرا بايد حالا بميره :((((




ديشب داشتم كتاب ميخوندم برق رفت ... يه نيم ساعتي زير نور چراغ قوه گوشيم كتاب رو خوندم تا برق باز بياد ... اين نيم ساعتو تا آخر عمرِبچم تو سرش ميزنم ... ميگم ما زير نور چراغ قوه به بدبختي كتاب ميخونديم ... اونوخ شما اينجوري !!! حالا ببين يک دهني ازش سرويس کنم :|



مرد ه در حال مرگ به زنش ميگه:
من مردم ميتوني ازدواج کني ولي فقط بايد زن غلامعلي بشي!
زنه ميگه چرا ؟
ميگه: چون تو جووني هاش يه خر پير به ما انداخت!






قابل توجه دختر خانوماي عزيز: ميدونستيد بر طبق قانون اگه 1 مرد با1 زن مجرد تصادف کنه ومنجر به نقص عضو او بشه بايد با او ازدواج کنه؟؟؟؟؟؟ فقط هول نشيد ...خيابون پر ماشينه اين ماشين نشد ... ماشين بعدي به اميد موفقيت! :دي



يه مارمـــولك ديــــدم
چنــد دقيقه نيگاش كردم تا يه جا ثابت بمـــونه
بعد كلـــى التماسش كردم و جون دوس دخترشو قسم دادم و ...
كه لامصـــب همونجا بمونه تا مـــن برم پيف پاف بخـــرم بيام
دمـــش گرم وقتى برگــشتم هـــمونجا بود
غيرت داره رو نامـوســش :)))))))))))))))



يکي از فانتزيام اينه :
توي بيمارستان،يه پرستار از اتاق عمل سريع مياد بيرون و
داد ميزنه:دکتر؟خانم دکتر؟بيمار داره از دست ميره
من درحالي که لبخندي پرمعنا بر لب دارم سرمو ميندازم پايين و از توي کشو دستکشمو در ميارم
پرستار بلندتر و با التماس ميگه:خانم دکتر عجله کنيد ،قلبش از حرکت ايستاده
من بازهم با لبخندي معنا دار دستکشارو دستم ميکنم
ايندفعه همهءپرستارا ودکترا از اتاق ميريزن بيرون و فرياد ميزنن دکتر خانم دکتر بيمار داره ميميره
من که دسکشامو دستم کردم با خونسردي به چهرهءتک تکشون نگاه ميکنم و ميگم:
.
.
.
.
.
.
.
.
خانم دکتر طبقه بالا تشريف دارن
بعد سطل آبو با پام هول ميدم جلو و همينجور که دارم زمينو تي ميکشم توي مه و غبار دور ميشم!!



يکي از فانتزيام اينه که برم قهوه خونه بعد يارو بپرسه دادا قليون ميکشي ؟ بعد من با يه لبخند تلخ بگم : داداش قليون واسه سوسولاس ! ما يه عمره از زمونه ميکشيم ! بعد توي دود قليوناي قهوه خونه محو بشم



اينقد بدم مياد
نشستم پشت کامپيوتر تنهايي حالشو ميبرم .... يهو يکي مياد تو ميشينه کنارم ....بايد براش از اول تا آخر پيدايش کامپيوتر رو براش توضيح بدي .... تازه تو هر سايتي هستي بايد عکساشو ببينه ... عه ! اون چي بود !؟ اين چيه !؟ بزن ببينيم چيه ! لاغري در ده دقيقه !؟ اينجا چي نوشته !؟ اونجا چي نوشته !؟ يني آدم ميخواد مانيتور رو از پهنا بکنه تو حلقش




عکس دل و جيگر سياه ميزنن رو پاکت سيگار که به خيال خودشون ما رو ترک بدن ...

مشتي ما اگه دل و جيگرمون نسوخته بود که سمت سيگار نميرفتيم...

برو از خدا بترس....




هروقت چشمم به پنکه مي افته ياد اول دبستان مي افتم که تو اولين روز بغل دستيم به جاي سلام گفت بگو پنکه
منم گفتم پنکه
در جواب گفت : شورت بابات تنگه
و بعد اونقدر خنديد که گوزيد و وقتي عمق فاجعه روفهميد لحظه اي بنفش شد و بعد از شدت گريه عر عرش هوا رفت
و من توي تمام اين مراحل با اين چهره:| تنها دراين تفکر بودم که چرا شورت باباي من تنگ است و تنگ بودنش با پنکه چه رابطه اي دارد:|
اين تفكر منطقي ثابت مي كنه من از كودكي استعداد فلسفي تو تحليل و سخنوري داشتم...




>
> باعرض پوزش
> چند روز پيش توي تاکسي صندلي عقب نشسته بودم، يه خانومه با پسر 5-4 ساله ش جلو نشسته بود.
> يهو پسره رو کرد به مامانش گفت: مــامــان ...
> يادته اونروز خونه ي دايي اينا گوزيــدي؟!
> مامانه بيچاره،گفت: ...
> مرســـي آقا! ما همين جا پياده ميشيم!
> راننده بدبخت هنوز کامل وانستاده بود که زنه درِ ماشينو با عجله باز کرد و يه موتوري هم اومد زد درِ ماشينو سرويس کرد!
> رانندهه پياده شد دودستي زد تو سرش گفت:
> خانـــــــــــــوم! گوزيدي که گوزيدي! منم ميگــوزم! اين آقام ميگــوزه! اين ملت همه ميگوزن! گوزيدن که عيب نيست ، ريـــــــــدي تو درِ ماشين......




آقا ي سوال از دخترا
.
.
.
.
.
.

.
.
.
.
چرا شما دخترا نميتونيد وقتي يه پسر خوشگل از بغلتون رد ميشه بگيد جوووون داماد بابام ميشي؟؟؟؟




شما يادتون نمياد يکي از بزرگترين دغدغه هاي ما
خفه کردن صداي مودم هاي دايل آپ بود !




من اگه مراد هم مي شدم
زندگي بر وفق خرم بود ، نه خودم !



داداش کوچيک دوستمو برديم آمپول بزنيم…
پرستار گفت:
بخواب آمپولتو بزنم…
بچه گفت:
خوابم نمياد… ^_^




يه بار رفتم خونه يه بنده خدايي ويندوز عوض کنم
پسره بهم گفت اگه ميشه ماي کامپيوتر رو هم نصب کنيد
گفتم اونجوري هزينتون  بيشتر ميشه ها
گفت :چاره اي نيس!




خانم هاي عزيز لطفا جزوات را با خودکاري غير از آبي ، مشکي و حداکثر قرمز ننويسيد
موقع کپي گرفتن ، بدجور ميوفته !
در صورت تکرار اين عمل جزوه اصلي از شما گرفته خواهد شد و کپي ها را تحويلتان خواهيم داد
با تشکر ، جمعي از دانشجويانِ نمونه !




بــابـــام يهههههــو اومـــد تو اتاقــــم بهـــم گفـــت :
تـــو کـــه چــشــمات خيــلــي قــشنــگه
تــو کـــه چشـــمات خيــلي عجــيبه!
تـــو کـــه ايـــن هــمـــه نگـــاهــت واســـه چشــمام گرمـــو نجـــيبه
مــن يهــو ذوق مرگ شـــدم تـــا به خـــودم اومـــدم ديــــدم. . .
دارم ماشــــين بابامو لنــــگ ميکشــــم!
نفهـــميــدم چــــي شـــد !!




ديشب اينترنتم قطع شد
رفتم يه ذره با خانواده نشستم،باهاشون آشنا شدم
به نظر آدماى خوبى ميان  




ميگن تو بهشت سر کلاس استاد هي ميگه خسته نباشيد
دانشجوها ميگن خسته نيستيم بقيه درسو بگو ديگه …!




پوست کنار ناخن از خيانتکار ترين پوستهاست
اولش فقط يه ذره گوشه ى ناخنه اما تا ميکشيش تا زير زانوت مياد پايين !

 

 

 

آقا تجربه ثابت کرده …!
اگه بالاي سرِ کتري وايستي آبش ديرتر جوش مياد !
بريد کنار دورشو خلوت کنين بزارين کارشو بکنه…!!:)))




روزي دو نفر در جنگل قدم مي زدند.
ناگهان شيري در مقابل آنها ظاهر شد..
يکي از آنها سريع کفش ورزشي اش را از کوله پشتي بيرون آورد و پوشيد.
ديگري گفت بي جهت آماده نشو هيچ انساني نمي تواند از شير سريعتر بدود.
مرد اول به دومي گفت : قرار نيست از شير سريعتر بدوم. کافيست از تو سريعتر بدوم…
و اينگونه شد که شاخه اي از مديريت بنام مديريت بحران شکل گرفت !




اينايي که کسي از کاراشون سردرنمياره،
اينايي که کاراشونو هميشه ساکت و آروم انجام ميدن،
اينايي که عشقشون لباس مشکيه،
اينايي که دلشون نمياد وقتي که خوابي بيدارت کنن،
اينايي که روزا براشون بي معني شده و شبا فقط کار ميکنن،
اينايي که با ديواره خونه ها يه دنيا خاطره دارن،
اينا رو خيلي زياد مواظبشون باشيد،
اين لامصبا دزدن !




دماغمو عمل کردم
آوردنم خونه ، بابام هي مياد تو اتاقم ميگه حيف نبود اون گرز دزد ترسون منو دادي رفت ؟



با داداشم رفتيم بوتيک اون جنسي که مي خواستم نبود
به فروشنده ميگم ببخشيد ما يه دور بزنيم برميگرديم …
دادشم برگشته به فروشنده ميگه :
دروغ ميگه از صبح به ده نفر ديگه هم همينو گفته ، شما منتظر ما نباشين !




خودم رو کشتم رفتم مهندسي رباتيک گرفتم
فاميلمون برگشته ميگه عقربه بزرگه ساعت خونه مون افتاده ، مي توني جا بندازيش !؟




گواهي نامه گرفتن مامانم حدود يک سال و نيم طول کشيد
قبول که شده بود افسره از مامانم خوشحال تر بود !




زنگ زدم به بابام ميگم يه کارت شارژ بخر واسم نميدونم چرا يهو آنتن گوشيش رفت :-|
من هي ميگفتم الوو الوو...
بابام ميگفت: هي الوو الوو نکن اصلا صدات نمياد :|



خبرنگار صدا و سيما ميگه آرامش مطلق در دمشق حاکمه، ..

بعد خودش با جليقه ضّد گلوله وايساده جلوي دوربين! :|




باکره بهتر است يا

.

.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
..
..
.

.بدون کره؟ …چلوکباب و ميگم …

تو روح آدم منحرف
:))))))))))))))




بابام رفته هويج خريده ميگه: عقلت که کار نميکنه پس اين هويج و کوفت کن که حداقل چشمات براي تقلب کار کنه .
يه همچين باباي روشن فکري دارم .......



يکي از فانتزيام اينه که به دوس دخدرم 4 صب زنگ بزنم بگم هاني بيا دم در کارت دارم، بعدش اونم بياد با يه تاپ و شلوارک و يه مانتوي ژوليده و چشاي نيمه باز تو ماشينم بگم عشقم تو بخواب فقط ميخوام نگات کنم ! بعد گازشو بگيرم برم شمال 7 صب لب ساحل باشم ! بعد تو يه ساحل آروم وايسم و دوتا درارو باز کنم و خودم بشينم چارزانو رو کاپوت و نگاش کنم، اونم با نسيم ساحل بيدار شه و از خوشحالي جيييييييييغ بکشه و در اثر ايست قلبي جونشو بده به شما و من اونجا با گيتارم اين آهنگو بخونم: درياااااا ! اولين عشق مرا برديييييي...... ¬...... !


به يارو مي‌گم:
از اينجا چطوري ميشه برم ميدون خراسون ؟؟!!!
ميگه: بايد بپرسي !!!
بهش گفتم :
به نظرت الان دارم جفت گيري ميکنم؟!



يه روز يه دختر با حجاب مي ره دانشگاه
يکي از دوستاي بي حجابش مي خواد مسخرش کنه
مي گه تازه گي ها ديوانه ها خودشون رو جلد مي کنند ...
همه مي خندند دخترباحجاب در جوابش مي گه
تا حالا ديدي رو پيکان 48 چادر بکشن؟! ..



واسه بازي پرسپوليس و فولاد رفته بودم استاديوم ، آخراي بازي بود که يکي از دوربينهاي صدا سيما زوم کرده بود روي من بيچاره و داشت زنده ، تصويرم رو پخش ميکرد!!
من از خدا بيخبر هم انگشتم رو تا ته کرده بودم تو دماغم و 360 درجه ميچرخوندم ... بعد انگشتم رو در اوردم و ماليدم به لباس نفر کناريم!!
بعد از چند لحظه مهرناز باهام تماس گرفت و با گريه بهم گفت :
خاک تو سرت ، بي فرهنگ.! فقط ميخواستي ابروي من رو جلو دوستام ببري... ديگه يه لحظه هم نميخوام ببينمت!! تا اومدم بگم چي شده زرتي قطع کرد!!
هنوز گوشيم رو تو جيبم نزاشته بودم که بابام تماس گرفت و گفت:
حالا به جا دانشگاه ميپيچوني ميري فوتبال ببيني اره !!! امشب اومدي خونه اون دماغت رو صاف ميکنم ، پسره ي بي شخصيت!!
اونم زارت قطع کرد!!
دوباره گوشيم صداش در اومد. اينبار جاسم بود... دوستم.. گفت:
اقا چه صحنه اي بود... کلي خنديديم با بچه ها... يادت باشه اومدي يه دکتر زيبايي بهت معرفي کنم ، اون دماغت رو عمل کني!!
زارت قطع کرد!!
هنوز تو شوک حرفاي اين سه نفر بودم که ديدم ، نفر کناريم داره با عصبانيت نگام ميکنه و يهو يه کشيده ي محکم خابوند تو گوشم و گفت:
تا تو باشي دفعه ي بعد اشغالاي دماغت رو با لباس اين و اون پاک نکني!!
يعني اگه من دستم به اون فيلمبردار برسه!!




زندگي خيلي بي رحمه…
ديروز نزديک بود برم زير يه ماشين مدل پايين !



تلخ تلخ اما واقعي
خانوما چند لحظه وقتتون رو ميخواستم بگيرم
چند لحظه تشريف بياريد پايين کارتوندارم
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
خانوما ميخواستم در مورد چند تا آقاي فضول که الان اومدن پايين باهاتون صحبت کنم
بنظرتون چي کارشون کنيم؟



دقت کردين وقتي کلوچه مي خوريم يه چيزايي بالاي لثه گير مي کنه که،
با انگشت درش مياريم و مي خوريم ، آخرشم انگشتمون رو نگاه مي کنيم ؟




رفتم کلانتري ميگم گوشيم رو گم کردم. ميگه کجا گم گردي؟
ميگم پارک. ميگه چرا رفتي پارک؟ اصلا با کي رفته بودي؟
.
.
گروهبان صفدري.........آقا ميرن بازداشتگاه.




من بچه که بودم 
يه دونه از اين عينک شنا داغونا داشتم،وقتي ميرفتم حموم با خودم ميبردمش!
بعد يه تشتِ قرمز داشتيم اونو آب مي‌کردم، با کله مي‌رفتم توش و
اينگونه ساعت‌ها شاد مي‌زيستم..!



يارو نشسته بود داشت تلويزيون ميديد که يهو مرگ اومد پيشش ...
مرگ گفت : الان نوبت توئه که ببرمت ...
مرده يه کم آشفته شد و گفت : داداش اگه راه داره بيخيال ما بشو بذار واسه بعدا ...
مرگ : نه اصلا راه نداره. همه چي طبق برنامست. طبق ليست من الان نوبت توئه ...
مرده گفت : حداقل بذار يه شربت بيارم خستگيت در بره بعد جونمو بگير ...
مرگ قبول کرد و مرده رفت شربت بياره. توي شربت 2 تا قرص خواب خيلي قوي ريخت ...
مرگ وقتي شربته رو خورد به خواب عميقي فرو رفت .
مرده وقتي مرگ خواب بود ليستو برداشت اسمشو پاک کرد نوشت آخر ليست ... و منتظر شد تا مرگ بيدار شه ...
مرگ وقتي بيدار شد گفت : دمت گرم داداش حسابي حال دادي خستگيم در رفت ...
بخاطر اين محبتت منم بيخيال تو ميشم و ميرم از آخر شروع به جون گرفتن



بعضيام هستن که ايستک استوايي هم نمي خورن،بعد هي ميان استاتوس ميذارن:به سلامتي اين و اونو و کوفت و ...
ببين منو...عــــــــــن نخورررررر. !!





با اونايي که " دستشون به دهنشون نميرسه " درست حرف بزن!!
ممکنه دستشون به دهن تو برسه



روزى پيرمردى به 3 پسر خود 1 چوب داد و گفت : بشكنيد ، شكستند ! 3 چوب داد ، شكستند
10 چوب داد شكستند ..
دسته بيل داد شكستند ..
تيرآهن 18 داد شكستند !

پيرمرد گفت : دِ کسافتا عـَــن بازى درنياريد ميخوام نصيحتتون کنم



آقا تو مراسم شب چله همه فاميل جمع بودن. يه 30 نفري بودن. مجلس که خوب گرم شد من و داداشم شروع کرديم به تعريف پيشگويي آخر زمان و نابوديزمين که امشب اتفاق مي افته و اينا! خوب که با حرفامون ترس انداختيم به همه يواشکي تو شلوغي جيم شديم رفتيم برق رو قطع کرديم و يه ترقه هم انداختيم. آقا قيامتي شد! زن ها جيغ مي زدن، بچه ها گريه مي کردن، چندتايي هم غش کردن. من و داداشمم رو زمين مي غلتيديم از خنده. ديگه برق رو وصل کرديم و گفتيم نترسين شوخي بود! اين شد که الان داداشم تو بيمارستانه با دست و پاي شکسته، منم پناهنده شدم به خونه دوستم تا از کشته شدن توسط فاميل در امان باشم!



امروز بعد دو سه هفته با نيم ساعت تاخير رفتم كلاس رياضيم... :|
استاد گفت به به آقاي فرشاد..
نمياي نمياي وقتيم مياي با نيم ساعت تاخير مياي... >:O
يكي از دختراي كلاس گفت:
استاد مگه فيسبوك و پيجش ميزاره وقت كنه كلاسم بياد... :))
استاد برگشت گفت از پستات راضيم خوش اومدي برو بشين... :)

فرشاد :)
من :)))))
استاد :))
دختره :|
كلاس =))



يارو ميره خواستگاري، پدردختره ميپرسه: شغل ثابت دارى؟
ميگه: کجاي کاري باو ؟ 
امام جمعه تهران بعدازسي سال هنوزموقته ،
تو از من شغل ثابت ميخواى



يارو ميره آمريکا .ازش مي پرسن اسمت چيه؟ 
مي گه : POWER GOD NEW DAYS
مي پرسن معنيش چيه؟ مي گه: قدرت الله نوروزي!





زنه ميره نجاري ميگه آقا ميخوام يه کمد برام بسازي يارو کمد ميسازه
زنه دو روز بعد مياد ميگه اتوبوس که رد ميشه کمده ميلرزه
نجاره ميگه چرا مزخرف ميگي اتوبوس چه صيغه ايه
خلاصه مياد پيچ پيچاشو محکمتر ميکنه و ميره دوباره فرداش زنه مياد ميگه :اتوبوس رد ميشه کمد ميلرزه ...
اينم ميگه بابا دهن ما رو سرويس کردي
...اصن من ميرم تو کمد ميشينم اتوبوس رد شه ببينيم جريان چيه.
ميشينه تو کمد يه دفه شوهر زنه مياد خونه
در کمدو باز ميکنه ميگه عه چيز کش تو اينجا چي کارميکني ؟؟؟
نجاره ميگه: بهت بگم منتظر اتوبوسم باورت ميشه؟؟؟ :|




يــــه دختــــرٍ تــــرم اولــــي يه کاره برگشتـــه ميگه:
ميشه فــــــري صداتون کنـــممممم؟!
مــــن: خيـــــــــر!
دختــــرٍ: چــــرا آخـــه؟ مـــن اسمــتونُ خعلـــي دوس دارممممم؟! :(
مـــن: مــا که هيــچ برخوردي باهم نداريـــــــــم چــــرا ميخاين فري صدام کنيد؟!
دختـــــرٍ: خو وختـــي مـــن بگــــم فري , شمــام ميگين بعــــله منم احساس ميکنـــم خـــانومتونم, راســــــــــي مـــن 3شنبه ها بـــا شما کلاســام تمــوم ميشه, خوشحـــال ميشــم منُ برســـــونيد؟! :)
ميخــــام 100سالٍ نــــوري خـــوشحال نشـــي زيقــــــــــي؟!





يارو ميره خارج ازش مي پرسن اسمت چييه

ميگه:Sun of God between tow water orginal

ازش مي پرسن : اين كه گفتي يعني چي

ميگه : شمس الله ميان دوآبي اصل



اي کسـاني کـه فـکر ميـکنيـد اگـر عـکـس دخـتـري را لـايک کـرديـد ممکن است جـُرعـه اي از دريـاي عـِشقــش را بـه شـُما بـِدَهـــد!
بـدانيد اگـر چــنيــن بــود اکــنون مــَرا ســـونامي بــُرده بـــود !!!



يه جوجه تو تخمش
.
.
.
.
.
.
.
.
ميگوزه خفه ميشه

نخند اين يه داستان غم انگيزه!!
=))))))



مامان با بابام چند شب پيش با هم دعواشون شد ،
مامانم قهر کرد رفت خونه مامانش اينا
بابام گفت به جهنم خودم به تنهايي زندگي ميکنم
بعد از چند شب که کلي ظرف نشسته تو کابينت جمع شد
دستا رو زد بالا ظرفا رو بشوره ديدم زير لب داره غر ميزنه
و ميگه اينم شد زن ببين اين قابلمه ها چقدر جرم گرفته سياه شده
صدام زد اهاي پسر بيا ببين انقدر ساييدم اين قابلمه ببين چه برقي ميزنه
کيف کن برو برا مامانت تعريف کن
رفتم نگاه

کردم ديدم همه قابلمه هاي تفلون مامانم
رو با سيم ظرف شويي به قدري ساييده که سفيد شده ....
... فقط اب دهنم رو قورت دادم
و اماده شروع نبردي به عظمت جنگ جهاني دوم شدم =))



مردها وقتي‌ يه زن بهشون ميگه سردمه به سه دسته تقسيم ميشن
.
.

.
.
...
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
-اونايي که بغل مي‌کنن.
-اونايي که ژاکتشونو ميدن.
-گيجايي که ميگن: منم سردمه !



ملت ميرن آتليه عکس ميگيرن. نيم کيلو فتوشاپ رو صورتشون خالي ميکنن بعد وقتي ميري از نزديک ميبينيشون قصر روياهات تبديل ميشه به يه همکف 40 متري




ديشب روي يه کاغد نوشتم :
پشه ي عزيز ...تو چرا نميميري ؟
چرا اين قرص ِ آبي توي دستگاه روت اثر نداره ؟
چرا اينقدر ديوث ميباشي؟
امضاش کردم گذاشتم رو ميز تحرير ...
.
.
.
.
.
.
.
.

صُب پا شدم ديدم با يه خط ريز و قرمزي برام نوشته که :کسخله گنده بک ِ عزيز، دستگاه رو بزن تو پيريز ...
اينقدرم تو خواب نگوز حالم بهم خورد ...!ديوث هم خودتي ...!
امضا: خوشگل شب!





همين الان دوس دخدرم اس داد :
حالم گرفتس دارم خفه ميشم ...

جواب دادم : لوله بخاري خونتونو چک کن که داغ باشه ...
از باز بودن مسير لوله از پشت بوم اطمينان حاصل کن ..

اگه احساس سرگيجه کردي پنجره ها رو باز کن زنگ بزن 125

جواب داد: خعلي بي احساسي عوضي کثافط ديگه به من اس ندي !!!

عاخه من مگه چي گفتم ???....اصن با ملت نميشه دو کلوم علمي حرفيد
بايد بزاري دچار مرگ شيرين بشن با گاز




يه دختر خانمي خواست از خيابون رد بشه من خيلي عادي نگه داشتم تا رد شه
بعد از اينکه از جلوي ماشين با هزار قر و ادا رد شد،
برگشته ميگه خوب ديد زدي نکبت؟
يعني فقط دنبال يه دوربين مي‌گشتم زل بزنم توش
. . . اينجــــــــــــوري:|
ينـــــــي هرکي مياد بريم خودکشي دسته جمعي لايک کنه ...:)))




رفتم گل فروشي گل بخرم يه گل خوشگل بزرگ ديدم برگشتم گفتم :آقا اين طبيعيه؟؟
.
.
.
.
.
.
.

.
.
.
.
.
.
دختر 5ساله دراومد جلو همه گفت په نه په سزارينه! :-|
اينا بچه نيستن که افعين افعـــــــــــي:-|




به يک دختر خوشکل با قد 180 تيريپ مارک فقط براي يک روز نيازمنديم ,
,
,
,
,
,
,
,
,
,
,
,
(مي خوام ببرمش دانشگا به دخياي دانشگا نشون بدم بلکه دست از سره کچلمون بر دارن )





موبايلم زنگ خورد
مــن : بله بفرماييد
اونور خط : ببخــشيد اين خطِ نازنينه؟
مـــن :بله بفرماييد
اونور خط با تعجب : نازنين کجاســت؟
...
من : همينجاســت! رفته بيرون الان مياد ...
اونــور خط پريد وسط حرفم با عصبانيت : نازنين آشغال ...يعنـــي چي رفته بيرون؟؟؟؟
من : ببخشـــيد اگه امکان داره با دوســـت دختر من درست صحبت کنيد
اونور خط در حال انفجـــار : گوشي رو سريع بده بهش مرتيکه عوضــــي
من : شوخـــي کردم آقا اشتباه گرفتيد ...
اونور خط : کصاااااااااافتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتت
گوشــــي رو قطع کرد
مـــن : =))))))))))))))))))))
هــي چــي ديگه 2 تا اس ام اس زده هر چـــي از دهنش در اومده گفته و کلــي تهديدم کرده!!
آخــــــــــــــــــــي چه روز خوبي !!




انواع دانشجو در سراسر دنيا:
دانشجوي ژاپني: موفق شدم رباتي کشف کنم که به آدم محبت ميکنه.
دانشجوي آمريکايي: موفق شدم سيستم عاملي رودرست کنم که با آدم حرف ميزنه جواب آدمو منطقي ميده.
دانشجوي کره اي: يه موبايل اختراع کردم خودش فکر آدمو ميخونه به اوني که خيلي دلمون براش تنگ شده اس ام اس ميده و زنگ ميزنه.
دانشجوي هندي: موفق شدم شامپويي کشف کنم که کچل مادرزاد رو هم مو دار ميکنه.
.
.
.
دانشجوي ايراني: استاد جون مادرت 10 مارو بده پاس شيم اين مدرک لعنتيو بگيريم :)))




3تاموش براي هم لاف ميزدند
اولي:من بافنرتله موش ورزش ميكنم 
دومي:مرگ موش مزه عرق مونه 
سومي:موبايلش زنگ ميخوره ميگن كي بودميگه بچه هابودن گربه خفت کردن ميرم باهاش 18+
خخخخخخ





يه روز خرگوشه ميره جنگل ميبينه گرگه داره حشيش ميکشه ، بهش ميگه آقا گرگه مواد نکش ، بيا بريم باهم ورزش کنيم ، شادي کنيم...
ميرن تو راه به روباهه ميرسن ميبينن داره هرويين ميکشه ، خرگوشه ميگه آقا روباهه چرا مواد ميکشي؟ مواد ضرر داره بيا بريم ورزش کنيم شادي کنيم...
ميرن ميرن ميرسن به آقا شيره ميبينن داره کراک ميکشه ، خرگوشه تا مياد بگه چرا مواد ميکشي شيره ميگيره ميخورتش......
گرگ و روباه ميگن بابا چرا اينجوري کردي؟؟؟ چيز بدي نميگف که!!!
شيره ميگه : بابا اين کصافط هر روز اکستازي ميزنه مياد اينجا شر و ور ميگه!



ما كه نديديم ولي ميگن:
خيلي شيرينه وقتي تو اس ام اس بازي هاي شبانه خوابت ميبره صبح بيدار ميشي ميبيني مسيج اومده: قربون عشقم برم که خوابش برده!
بازم تأكيد ميكنم كه ما نديديم ولي ميگن :دي...:))))))))))))))))



يه همسايه داشتيم به خانمش مي گفت: "منزل".
خانمش خونه ما بود. اومد دنبالش.
برادرم در را باز کرد. آقاهه گفت: "منزل ما اين جاست؟"
برادرم گفت: "نه، منزل شما ته کوچه است."
بنده خدا در همه خونه ها رو زده بود تا منزلش رو پيدا کنه!




لحظاتي توزندگي احساس ميكنم هيچ غلطي نميتونم بكنم ولي وقتي يادم ميفته كه آمريكاهم ازهمينجاشروع كرد،قوت قلب ميگيرم.




دول خيــــــــــــــس کن چيست؟ 
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
دستور علي دايي به بازيکنانش موقع زدن ضربه آزاد



غضنفر تو مترو بود خانومه بهش سلام کرد!!
غضنفر گفت : ببخشيد بجا نياوردم !!
خانومه گفت : فکر کنم شما پدر يكي ازبچه هاي من هستيد .
غضنفر گفت : تو هموني هستي كه با دوستم برديمت خونه ؟
زنه سرخ شد گفت : بي شعور،من دبير رياضي دخترتم :)



غضنفر به مادرش ميگه برو از دختر زيـــور خانم برام خواستگاري کن. مادرش ميـــگه نميشه من به اون شــــير دادم!!!
ميگه خو دختر شوكـــت خانم چي؟
ميگه اون هم نميشه شـــير بهش دادم.
غضنفر ميگه من نمــيدونوم تو نــــنه مو بودي يا گــــاو محله!!!!!



با عرض پوزش و معذرت..
دوستان عزيز اگه 21 دسامبر دنيا نابود نشد....نام پيشگوى بزرگ تاريخ "نوستر اداموس"به "ناصر بيناموس" تغيير پيدا ميكنه..:))



هرچى به اواخر آذر نزديكتر ميشيم از اوايل ا?ذر دورتر ميشيم…

"جواد خياباني"
خخخخخخ:)))))))



فقط يه ايراني ميتونه چند روز خونه يه بدبختي تلپ کنه و حسابي بريزه و بپاشه و يارو رو تا مرز ورشکستگي پيش ببره و وقتي برگشت خونه بگه
"آخيييييش هيچ جا مثل خونه خود آدم نميشه"



به کافه چي گفتم همان هميشگي . . .
نگاه سنگينش را به چشمانم انداخت و گفت :
خفه بابا ، مثه آدم بگو چي مي خوري ؟!



ميدوني اگه يه سگ نر با يه سگ ماده قهوه اي ازدواج کنه بچشون چي ميشه ؟
.
.
.
.
.
.
.
ميشه پدر سگِ مادر قهوه !!!



بلا نسبت!!!
يادش بخير چقدر اسکل بوديم.وو
نيم ساعت دست به سينه مي نشستيم
تا مبصر اسممون رو جزو خوب هاي کلاس بنويسه.
بالاش هم ستاره بذاره .
بعد معلم ميومد بدون نگاه کردن به ليست خوبها و بده
تخته رو پاک ميکرد :|
و چقدر اسکلتر بوديم که زنگ بعدي هم دست به سينه مي نشستيم





اينايي که مثلا بهشون قهوه تعارف مي کني بعد مي پرسي: شير؟ شکر؟
بعد مي گن : تلخ
خب مثلا که چي؟ متفاوتي؟ خيلي خرابي؟ داغوني؟ با کلاسي؟ مقرون به صرفه اي؟ يا چي؟
اونايي که ميگن : شير
خب مثلا که چي؟ نرمي استخون داري؟ وزير بهداشتي؟ گاو دوست داري؟ با دقت انتخاب کني؟ يا چي؟
... ... اونايي که ميگن: شکر
خب که چي مثلا؟ ديابت نداري؟ تلخي روزگار تاثيري روت نداره؟ درگير رژيم غذايي و اينا نيستي؟ يا چي؟
اونايي که ميگن: شير و شکر
خب که چي مثلا؟ از قحطي اومدي؟ مفت باشد کوفت باشد؟ يا مثلا خيلي ريلکسي؟ من و تو نداره؟ يا چي؟
اونايي که ميگن: هرچي شد
خب که چي مثلا؟ از دنيا بريدي؟ هر چي من بخوام مي خوري؟ بي اهميته برات اين چيزا؟ يا چي؟
اونايي که ميگن: ميل ندارم
خب که چي مثلا؟ خودتو با قهوه مي شوري تو حموم؟ خيلي با کلاسي؟ قهوه جواب نميده برات؟ يا چي؟
ايناييم که الان داره با يه لبخند رو لب ماسيدهه و به اين حالت :| اين پستو ميخونن:
خب که چي؟ميخواي بگي بيمزه بود؟ميخواي بگي نخنديدي؟ميخواي بگي خيلي بي کارم اين اراجيفو مينويسم؟ميخواي بگي بره بابا؟يا چي؟:|




طريقه خداحافظي زنان با شوهراشون وقتي مرد داره ميره سر كار در كشورهاي مختلف :
زن عربي : مواظب خودت باش عشقم.
زن اروپايي : دير نكني عزيزم منتظرتم.
زن آمريكايي : عاشقتم عزيزم مواظب خودت باش.
.
.
.
.
ايراني : سر راهت اين آشغالا رو هم بذار دمِ در! :))



مردي مي ره پيش کشيش تا اعتراف کنه. مي گه:
من در زمان جنگ جهاني دوم به يک مرد در خانه خودم پناه دادم.
کشيش مي گه: خوب اين که گناه نيست!
مرد مي گه: ولي من بهش گفتم براي هر يک هفته اي که در خانه من بمونه بايد ? دلار بپردازه.
کشيش مي گه: درسته که کارت خوب نبوده، ولي تو با نيت خوبي اين کار رو انجام دادي.
مرد مي گه: اوه! متشکرم! خيالم راحت شد. فقط يه سوال ديگه…
کشيش مي گه: بگو فرزندم.
مرد مي گه: آيا بايد بهش بگم که جنگ تموم شده؟



يکي از فانتزيام هميشه اين بود تو سيستم عامل ويندوز
يک مشکلي پيدا کنم بفرستم براشون
بعد بيل گيبس زنگ بزنه بگه مهندس لطفا بيا امريکا تو مجموعه من
دخترمم ميدم بهت کنيزت باشه تا آخرررر عمرش خونه ماشين پول همه چي ميدم بهت
بعد يک دقيقه سکوت بگم دلم ميخواد
اما من متعلق به اين مردم!
اسممون و گذاشتن :مليکا
خاله و دخترخاله ها بهم مي گن : mel mel
دايي تا بهم ميرسه ميگه: مَلَکا ذکر تو گويم که تو پاکيو خدايي…
پسردايي کوچيکه ام بلد نبود بگه مليگا ميگفت: پيتيلا
بهنوش ميگه: پيتيکا
عطيه ميگه:ملي
استاد زبانمون آقاي چمني مي گفت :ميــلــيــکا
بعضي از فاميل هاي بابام ميگن: مَـــليکا
بعضي از دوستان عنايت دارن ميگن : مِـــليک
دخترخاله کوشولوم ميگفت: ميخا
حالا شده: ميکا
بعد عمه ام امشب اس داده: چطوري پوليکا؟؟؟؟؟!!!! ¬!!
 ))))))
اينجور اسم با مسما و انعطاف پذيري دارم من




رفته بودم بيرون ديدم يه پسر بچه 5-6 ساله داره گريه ميکنه. رفتم جلو گفتم : آخي آقا پسر گم شدي؟!
ديدم خودشو جمو جور کرد گفت : پ نه پ ياد آخرين خطبه ي آقا افتادم، به آن بغضم گرفت......!!
اينا بچه نيستن که اورانگوتانن






مطالب مرتبط با این پست
.



می توانید دیدگاه خود را بنویسید


نام
آدرس ایمیل
وب سایت/بلاگ
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

آپلود عکس دلخواه: